برچسب: غلامحسین ساعدی

چاپ جدید “دیکته و زاویه”

غلامحسین ساعدی کتاب " دیکته و زاویه " تجدید چاپ شد. کتاب حاضر، مشتمل بر دو نمایشنامه از غلامحسین ساعدی با عنوان‌های «دیکته» و «زاویه» است. نویسنده با درک خاصی از شخصیت‌های روان‌پریش و آشفته ذهن و کشف دردها و آسیب‌های روحی آنان، توانست به‌خوبی از این کاراکترها در داستان‌های خود بهره گیرد. فضای داستان‌ها و نمایشنامه‌های وی آکنده از درهم‌آمیختگی کابوس و واقعیت است که فضایی وهمناک به آثارش می‌دهد. انتشارات نگاه با تجدید چاپ، این اثر را دوباره در اختیار مخاطبان قرار داده است. برای خرید این کتاب، این جا کلیک کنید.   درباره نویسنده: غلامحسین ساعدی (زادهٔ ۲۴ دی...

ادامه خواندن ←

چوب‌بدست‌های ورزیل به چاپ دوم رسید.

 صحنه خالی‌ست . خروپف شکارچی‌ها از ساختمان دست راست بلند است . در و پنجره ساختمان طرف چپ باز است . سر و صدای عده‌ای از ساختمان دست چپ شنیده می‌شود . اسدالله از کوچه دست راست عقب پیدا می‌شود که بسته بزرگی لحاف و تشک به دوش دارد. از پله های طرف چپ بالا می‌رود . محرم از کوچه دست راست جلو با یک بسته بزرگ لحاف و تشک به دوش وارد می‌شود . ) نعمت : (که از کوچه چپ عقب پیدا شده ) آهای محرم خسته نباشی ! محرم : می‌خوای چی بگی ؟ نعمت : حرف‌های...

ادامه خواندن ←

چهار عنوان از آثار غلامحسین ساعدی بر پیشخوان کتابفروشی ها

نگاه: نمایشنامه «وای بر مغلوب» برای نخستین بار از سوی نشر نگاه منتشر شد. همچنین سه اثر دیگر از غلامحسین ساعدی با عناوین «عزاداران بیل»، «آشفته حالان بیدار بخت» و «غریبه در شهر»  تجدید چاپ شدند. آثار دیگری نیز از این نویسنده در دست چاپ است. غلامحسین ساعدی در 1314 در تبریز دیده به جهان گشود. او با نام مستعار گوهر مراد بیشتر آثار نمایشی خود را به چاپ سپرد. در دانشگاه‌های تبریز و تهران پزشکی و روانپزشکی خواند. با درک خاصی از شخصیت‌های روان‌پریش و آشفته‌ذهن و کشف دردها و آسیب‌های روحی آنان، توانست به خوبی از این کاراکترها...

ادامه خواندن ←

با غلامحسین ساعدی (گوهرمراد)

غلامحسین ساعدی در 1314 در تبریز دیده به جهان گشود.هنگامی که در دبیرستان مشغول به تحصیل بود اولین داستان‌هایش در هفته‌نامه دانش‌آموز چاپ شد، هم‌چنین داستان بلندی به نام از پانیفتاده‌ها نوشت که مجله کبوتر صلح آن را به چاپ رسانید.    دوران دانشجویی ساعدی در تبریز با فعالیت‌های سیاسی و شرکت در جنبش‌های دانشجویی و آشنایی و دوستی با افرادی چون صمد بهرنگی همراه بود. وی در همین دوران نوشتن داستان کوتاه را نیز با جدیت بیشتر پیگیری کرد. داستان‌های «شکایت» و «غیوران شب» و نمایش نامه «سایه‌های شب» حاصل آن دوره کاری او است. او هم چنین در...

ادامه خواندن ←

به بهانه سالروز تولد غلامحسین ساعدی

«همیشه پایین‌ترین نمره‌ی انشاء به او تعلق داشت چون معلم‌اش معتقد بود غلامحسین تمامی آن‌ها را از جایی کپی‌برداری می‌کند و این وضع با چاپ قصه‌ی «آفتاب و مهتاب» در مجله سخن، به قلم نویسنده‏ای به اسم غلامحسین ساعدی بدتر شد. آن روز معلم با آوردن این مجله به سر کلاس شروع به مذمت غلامحسین کرد که چرا قصه‏ های این نویسنده را که هم‌اسم اوست می‌دزدد و بهتر است خود، خلاقیت به خرج داده، هر آنچه را از ذهنش می‌تراود، بر روی کاغذ جاری سازد. غلامحسین نیز سعی نکرد تا بگوید نویسنده انشاهای سرکلاس و قصه‌ی «آفتاب و مهتاب»...

ادامه خواندن ←