مجموعه اشعار يدالله رويايى

یدالله رویایی

یدالله رویائی، پس از خروج از زندان اولین شعرهای خود را در ۲۲ سالگی نوشت و در مجلات آن زمان با نام مستعار «رؤیا» منتشر کرد، و هم زمان به تحصیلات خود در رشته حقوق سیاسی در دانشکدهٔ حقوق دانشگاه تهران تا اخذ درجه دکترای حقوق بین‌الملل عمومی ادامه داد؛ و از آن پس، در وزارت دارایی به استخدام درآمد و به عنوان ذی‌حساب و سرپرست امور مالی در ادارات و دیگر مراکز دولتی، از جمله وزارت آب و برق، سازمان تلویزیون ملی ایران و… به کار پرداخت. او از موسسان شرکت انتشاراتی روزن بود. رؤیایی با چند شاعر دیگر، مانیفست «اسپاسمانتالیسم» را منتشر کردند که بعدها به خلق نگرش تازه شعری با عنوان «شعر حجم» منجر شد.

495,000 تومان

جزئیات کتاب

وزن 500 گرم
ابعاد 18.5 × 14.5 سانتیمتر
پدیدآورندگان

یدالله رویایی

نوع جلد

گالینگور

SKU

94046

نوبت چاپ

چهارم

شابک

964-351-383-1

قطع

رقعی

تعداد صفحه

704

سال چاپ

1399

تعداد مجلد

یک

موضوع

شعر معاصر فارسی

وزن

500

گزیده از مجموعه اشعار یدالله رویایی:

از تو سخن از به آرامی
از تو سخن از به تو گفتن
از تو سخن از به آزادی
وقتی سخن از تو می گویم
از عاشق از عارفانه می گویم
از دوستت دارم
از خواهم داشت
از فكر عبور در به تنهایی
من با گذر از دل تو می كردم
من با سفر سیاه چشم تو زیباست
خواهم زیست
من با به تمنای تو خواهم ماند
من با سخن از تو
خواهم خواند
ما خاطره از شبانه می گیریم
ما خاطره از گریختن در یاد
از لذت ارمغان در پنهان
ما خاطره ایم از به نجواها
من دوست دارم از تو بگویم را
ای جلوه ی از به آرامی
من دوست دارم از تو شنیدن را
تو لذت نادر شنیدن باش
تو از به شباهت از به زیبایی

بر دیده تشنه ام تو دیدن باش

در آغاز مجموعه اشعار یدالله رویایی می خوانیم:

فهرست

بر جادههاى تهى

دفتر اول. خسته 17
چيست در خفا 19
صبح 21
ساز راز 23
قهر اميد 24
من و حافظ 28
سِحر سكوت 30
اشكها 34
مژدهى فردا 36
پابرهنهها 38
خشمِ خُفته 41
آشوب راز 45
مخفى! 49
بيا باشيم 52

آتش زمانه 55
يادبود 57
فريادها 60
ياد يار 69
پشت پنجره 72
ورطه 74
اى چشمها 77
از من تا تو 79
نياز 81
قصيدهاى در مرثيهى دوست 83
در رؤيا 87
طوفان در گور 89
عبث 91

دفتر دوم. بر جادههاى تهى 95
ساعت 97
حسرت 100
گلاويز 102
رنگها و طعنها 104
دودها 108
چشمهى من 110
عابر 115
بهاران 120
انديشههاى سگ 123
پنجرهام… 129
تعبير 131
از پنجره 133
بر جادههاى تهى 135
به چنار 138
بيزار 143
شبگرد 146
شعر سنگ 149
سفر 156
نقشى از قهوه 166
رفته 169
بر ساحل 172
غرقاب 177
پايان 180
زبانى ديگر 181

دفتر سوم. دفتر اشعار قديم 185

1. ظهر 187
2. غروب 190
3. شب 193
4. صبح 196
1. يكشب 199
2. باز بر دامن سياهى شب 201
افسانهى سكوت 203
مرگ غم 207
عاصى 211
مسجد متروك 212
سياه 218
چاره 220

اِتُودْها 221
1. تا شوقها بخرامند 223
2. تب به جان پيچيده 225
3. بيراهه زند خنده به گامى… 227
ماه 231
انتظار 235
پردهدرى 236
در كوچه 237
كاشكى 239
سرگذشت 241
سرنوشت 242
فقير و سگش 244

دوبيتىها 247

از ميان آوازها و ترانهها
درباره لالايى لاى 257
سر خونهى دلم… 258

از دوستت دارم
بار 265
پاييز سبز 267
آفتاب سبز 269
1. دُختر تصوير 272
2. نشست پرتو حيرت 275
3. ماوراى روشن آينه را 278
4. تا نسوزم در حريق خون خود 282
ميوههاى ملال 285
پيوند 287
اشكم را… 288
طبيعتِ ساكن 290
درخت تنهايى را مىداند 294
خاك، سياهىست 295
مسابقه 293
در لحظههاى درد 296
از دوستت دارم 299
جسمى 301
تاب 302
حالت 304
هربار… 307
اشاره 309

شعرهاى دريايى
مقدمه 313
. دريا تمام وزشها است. 314
. يا موجهاش، دريا 315
. سكوت، دسته گلى بود 316
. بيست و چهار منزل روشن، 318
. درياى دور اطراف : 320
. ديدم براى جامعهى آبها 322
. روياى آب و دريا 323
. دريا، رفيق كوچك من، دريا 325
. بر آبها،/ صداى گام… 327

. و آب، كه از ديار هرگز 328
. اى شادمانه! 330
. مرد مدام! 331
. دريا، زبان ديگر دارد. 333
. همراه رودها، سوى دريا 335
. مرگ را كو همتى تا جان ما 337
. بر پلههاى دريا، 339
. دريا هميشه افشان است. 340
. ساحل، حضور ما را مىخواند 341
. شنها و ماسهها، ابديت را 342

. دريا، گستردهتر 343
. باد و خيزاب 344
. آه اى خليج آشفته ـ 346
. درياى پير، زحمت و… 348
. در آسمان خسته… 350
. شب آفتاب نمىخواهد 352
. با نخوتى بزرگ، صدا مىكرد 353
«آه، اى شكسته، 356
«اينجا درختها 358
شب را بيان نيمرخ اشياء 361
«من با زمين، 364
از صفحههاى باز كتاب بزرگ 366
. دستى ميان آينه و من، 369
. دريا!/ اى بيگناهى متلاطم! ـ 370
. من از جزيرههاى نجات 372
. درياى عاشقان غريق، 376
. اى شعرهاى دريايى، 380
چند اشاره 385

دلتنگىها
. از دوردست عمر، 389
. زخم ظريف عقربه در من بود 395
. وقتى كه باد مىآمد، 396
. ديار من همهى طول راه بود 398
. زيرا در آسمان، 400
. شب، در گريز اسب سياه 402
. در چترهاى بسته، باران است. 404
. تا از سپيده گفتگوى مشروط 410
. در باز بود اما،/ بسيار دور بود… 412
در باز بود امّا،… 414
وقتى كه ترس نامش را گفت، 418
خون در تمام آينهها جارى بود 420
برگرد!/ اى كاروان خسته، برگرد! 422
اينك كه گاوهاى معطر، 424
من در كدام ساحل 428

. بر ارتفاع زخم 429
. قلبى ميان ما مىزد 431
. در اوج خود كبوتر 433
. و باد،/ وقتى كه به شاخه… 434
. از سطح سنگ 436
. در گفتگوى ما 437
. آنگاه كوير مشكل را 439
. و بين آسمان و صبحانه 441
. در حاشيهى مرگ 443
. شب را به صحبتى 445
. و شكل راه رفتن تو 449
. در كوچههاى شن ـ بىديوار ـ 452
اى ناتمام! 454
چند اشاره : 455

لبريختهها
بُرشى از حرفهاى شاعر 459
. از تو مىآيد آنچه كه منم 461
. راه از تو مىآيد بر تو 462
. نفَس بگشا تا نشانم دهى 463
. از تو مىآيد راه، پيش از تو 464
. در چشمى باز 465
. خميازه از كدام پهلو رسمِ… 466
. كيست مىسوزد در چرخ 467
. او/ در كجاى افق گوشه مىگيرد 468
. شقيقههاى من از تكرار 469
. آنجا كه نشستهاى 470
. در هيئتِ هوا 471
. روبروى تو من 473
. از هواى تو سر بريدم و رفتم 474
. به علف نگاه كه مىكند 475
. جايى براى پاى تو 476
. ويرانه بر انگشت 477
. تمامِ راه 478
. اندكى از هوا 479
. با غمِ خاك 480
. چرخ،/ صورتِ حاكم 481
. آنگاه/ مزرعه بگذاشتم 482
. شب از ميعانِ چيزى 483

. وقتى كه سحرگاهان خوابم 484
. سوى صداى تو در سپيدهدمِ مرغ 485
. در فاصله چيزى بگذار 486
. از حضورِ تو جا، اينجا 487
. تا صبح، پلك مرا كه مىگذرى 488
. عزيمتِ مس 489
. مسافرانِ رشد 490
. در ميانِ يال سايه تكان مىخورَد 491
. ستاره سبز مىشود از اهتزاز 492
. پيغامِ ماه روى برگ،… 493
. زيرا زير 494
. مىمانم مىمانم 495
. همسايهى تو طناب! 496
. من از حصار و تو از انحناى دست 497
. انگشت او طبيعتِ آهن را 498
. بهارِ برگ 499
. در آب دانشى است 500
. كبوترانت را پرواز ده 501
. با تو بهار 502
. بعد از تو باز 503
. در زير پلكهايى از بال 504
. خداى نشانههاى من! 505
. صدايت/ سرگردانِ صدام 506

. از قلهى بلندِ تو سرريز مىشوم 507
. در گذارِ از شيشه 508
. كجاى فاصلهى ما 509
. وقتى كه قهرمانان از فريادند 510
. زيبايى نام نيامدهى ماست 511
. معناى سكوت / در گلوى تو… 512
. سقوطِ جاده حادثهى خاك 513
. در گسيختنِ دريغ 514
. حرفِ دهان تو 515
. در حاشيهى حالتِ خود بودم 516
. پردهام را برمىدارى 517
. جاى جنون جهان كجاست 518
. صداهايم مىبرَند 519
. درختى با شاخههاى ديوانه 520
. زندگىِ رنگ، خانهى احشا 521
. اما نه براى تو 522
. با عاج مىرود هم از عاج 523
. زهر تو از نگاه كبوتر ريخت 524
. اين دستهاى افشانده بر… 525
. ميان صداها كه مىگريزم 526
. پيوندهاى تو قربانى خواهند 527
. پندار با بالهايى از آب 528
. انگار در آنسوى شفاف 529
. از راهِ سپيد 530

. بيراهه براى گام آرام است 531
. در راه بود مار 533
. در آشيان جواهر 534
. معناى سكوت / شايعه در … 535
. در زيرِ پاى من دوايرِ لبخند 536
. رفتارهاى شكافنده در هوا 538
. در نشستنِ تو عبورِ من… 539
. و تير/ وقتى كه مىنشيند 540
. همسايگى تو در جايى 541
. دست من از آشفتگىِ دست ديگر 542
. اندامى كه مرا به غار مىبرَد 543
. با خاكِ تو از ياد مىروم 544
. وقتِ بزرگ ملال از كه دارد 545
. از تكان دادنِ آبى 546
. بعد/ در حيرتِ شاخه مىنشيند 547
. در گردشِ سبب 548
. از ميانِ طلبهاى كوتاه 549
. روى زمين كه شكلهاى روان را 550
. آمدنت رشد برگ 551
. و وقت/ از نبضِ بسته برمىخيزد 552
. نشاطِ گوشت/ بازىِ خنجر 553
. حياتى از راه آمد 554
. فردا به لحظهى فولاد 555
. ادارهى تن 556

. پريدن از خم و خفتن 558
. گشت و گشت و گشت 560
. عمر، ساده مىگذرد 561
. ديرى است عمود 563
. باز مىگردد از گَرد 565
. وقتى كه پاشنه ترسيمِ… 567
. مىغلتد از ضربهى آخر 568
. با آنكه مىشكافد از حرف 569
. در حجره از فراغت و ناز 570
. با خبرى از او 571
. مىايستد/ در حلقهى آفتاب 572
. تا خاك دهان مىشود 573
. و راه/ آغازِ بد از گنبد مىكرد 574
. دستها تاريك 575
. من بگذرم اگر تو بمانى 576
. وقتى كه فرار 577
. (شدنِ مادلن) با نبضِ آرميده 578
. دردِ آب/ قابِ درد 579
. دردِ آب/ داروى رويا 580
. تا بشنود از ميانِ خود باغ 581
. بازمىداردش از پا 582
. در انتظارِ رسيدن 583
. انگار شكسته چيزى بود 584
. رسمِ درست 586

. نه تعقيرى از صداهاى شب 587
. مىگسترانمت از ظهر 588
. وقتى كه اسب سبب بود 589
. ديوانه درد دارد 590
. ولگرد/ كه ترك مىكند… 591
. از روى كجا كه باد بگذشت 592
. او در ميان رابطه ايستاده است 593
. كنار تو تغيير فصل 594
. شمايل نامه، بيابان 595
. به تعريفى اگر برسم 596
. ايستاده ظاهر تو روبروى باد 597
. پس باز رشدِ سايه 598
. و ريشه در سفرى سخت 600
. سايه از سرِ ديوار مىگيرد 601
. سرنگونىهاى سبك 602
. با بوسهاى شهاب 603
. كلمهاى از تو امانتِ گوشتم 604
. شقايقى كه مىشكفد 606
. در شيبِ سپيد رسم انسانى 607
. در جستجوى ما 608
. بالهاى من از دهان شما مىآيد 610
. كلمهاى در ماوراء پا مىگذارد 612
. چيزهايى در هم 614
. املاء وقت 616

. طنابهاى گداخته 618
. اعصاب آب، ريخته 619
. سنگى كه تويى 621
. در آستانهى حرف 623
. با بادهاى بيگانه 625
. شاخه در هوا گريخته 626
. ما مقصد آب را نمىدانستيم 628
. از دوردست عبور مىكنم و 629
. درازتر از زندگيشاناند 631
. وقتى كه سايه بر سر دار 633
. بسيار باغهاى كيهانى 634
. در رمزِ دايرههاىِگلِشكافته… 636
. در چرخِ باد، برگ 638
. آسمانِ مطمئن 639
. پيدايىِ جان نشانِ هر گام 640
. و بادى بىصبر 642
. بارانها رفتند 643
. مىغلتد ناگاه 645
. و زخمِ شانههاى هوا را… 647
. وقتى درخت 649
. اين موجهاى محدود 650
. از گوشهى چشم 652
. بهار فكر مىكند 654
. وقتِ ممكن : 656
. فرداهايم از ديوارهاى شما… 658
. زمينِ تو بخشنده ماند 660
. كنارِ منيد 661
. اندازه مىگرفتم اگر او را 663
. چه شاخسار سبزى روى… 665
. وقتى كنار قلب تو ايستادم 667
. حركت در انتهاى يك انتظار 669
. نيامده بر سنگ 671
. خواب دارد مىبيند ديوار 673
. آنچه مىدهى از توست 675
. وقتى كه مركزِ حركت در باد 677
. درست مىمانم 679
. اينجا فرود آمده دائم… 681
. زيباتر از كُنام 683
سالشمار 685
نمايه الفبايى سطر اول شعرها 689

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مجموعه اشعار يدالله رويايى”