مجموعه اشعار نسرین جافری

نسرین جافری

به کوشش: فریدون شهبازیان

 

شاعر اجتماعى كسى است كه رشته روابط عميق اجتماعى را مى‌بيند، و مغز حوادث را مى‌گيرد، و خطوط اساسى سير اجتماعى را تعقيب مى‌كند، شاعرى كه با روح رابطه‌هاى اجتماعى كارى نداشته باشد، به‌ناچار درباره عشق‌هاى فردى و چيزهاى سطحى شعر خواهد گفت، و چون رابطه عميق با پيرامونش ندارد، دير يا زود متوقّف شده و به انحطاط خواهد گرائيد.

 

30,000 تومان

ناموجود

جزئیات کتاب

وزن 550 گرم
ابعاد 21 × 14 سانتیمتر
پدیدآورندگان

فریدون شهبازیان, نسرین جافری

نوع جلد

گالینگور

SKU

9992

نوبت چاپ

یکم

شابک

978-600-376-140-7

قطع

رقعی

تعداد صفحه

366

سال چاپ

1396

موضوع

شعر فارسی

تعداد مجلد

یک

وزن

550

در آغاز کتاب مجموعه اشعار نسرین جافری، می‌خوانیم:

 

فهرست

زخم سايه و بيد

سخن شاعر             15

  1. تكيه بر دار 17
  2. از سنگ، از صدا 19
  3. … 20
  4. بوى گمشده خورشيد 23
  5. به فكر آن چراغم هنوز 25
  6. بوى خيس ستارگان 27
  7. زخم بيد و سايه 29
  8. سخن بگو مادر 35
  9. آگاهى تلخ گياه 37
  10. آن سوى سيم‌هاى خاردار 39
  11. سكوت 40
  12. خواب كبود نيلوفر 42
  13. به كجا مى‌روم؟ 43
  14. آن سوى زمان 46
  15. سيرم از اين شب 48
  16. .. 49
  17. باران درگرفته است 51
  18. چه دور و چه روشنى تو! 54
  19. شهروند بى‌شهر 59
  20. بوى گندم 62
  21. … 66
  22. ماهور 68
  23. ايستگاه بهار 70
  24. ياد 74
  25. مرا با خون رصد كن 76
  26. طلوع خاكستر 80
  27. وداع 82
  28. … 84
  29. قربانى 85
  30. كليد 86
  31. … 90
  32. شكفته بر سنگفرش كوچه‌ها 91
  33. انديشه باروت 95
  34. خواب دنباله‌دار 97
  35. نشان از يك ستاره 99
  36. … 101
  37. بى‌چهره 103
  38. اسير 105
  39. گفتند بهار است 108
  40. انتظار 110
  41. پدر 114

 

رملِ هندسى آفتابگردان

اشاره‌اى كوتاه به شعرى ديگر    121

  1. مرا باد 3 13
  2. زمان بر آه مى‌چكد 4 13
  3. آه / باران 5 13
  4. با زِرهى كه بر تن واژه‌گانت مى‌كنم 6 13
  5. تو را رها كرده‌ام 9 13
  6. براى تو فصلى آورده‌ام 41 1
  7. عبور كه مى‌كند در ماه 3 14
  8. راه را 5 14
  9. تو قرينه جهان بودى 7 14
  10. تشريحِ آن ستاره 9 14
  11. از طبل پوستم برمى‌خيزم 50 1
  12. نيلوفرِ سماع مى‌رويد 2 15
  13. بادهاى بى‌علف چرخيدند 3 15
  14. من راهى بودم در اعماق غبار 4 15
  15. ايستگاه‌ها خيلى دورند 6 15
  16. جوهر گندم را به آسياب‌هاى نورى مى‌برند 7 15
  17. با روحِ سيالِ سيبى كال 61 1
  18. حواسم كه در سؤال تنت مى‌نشيند 3 16
  19. نارنجى خيس 7 16
  20. كليد شعرم را به اعتبارِ تو زير سر نهادم 70 1
  21. ناقوسى مَحو با بتى زرد 3 17
  22. در آسمان كوچكِ يك شكوفه 5 17
  23. خيلى وقت است كه سيگارى روشن كرده‌ام 6 17
  24. ديرهنگام است عزيزم 7 17
  25. صفحه‌اى باز مى‌شود 9 17
  26. بر بومِ آيه‌هاى بى‌واژه 81 1
  27. سراسرِ قلبم در تو پراكنده است 2 18
  28. ذراتِ تنم سوخت تمامِ عالم بود 3 18
  29. با ته‌رنگِ خورشيدى مات 5 18
  30. خميده‌ام كنارِ ايستگاه‌هاى تمامِ جهان 7 18
  31. پرستوهايى / بى‌واسطه   8 18
  32. با جيرجيركى 9 18
  33. پرنده‌هاى جنوب 90 1
  34. طبق اصول 91 1
  35. نه نا مى‌داشتم 2 19
  36. شهرى تاريك 4 19
  37. تو را با پرندگان سرودم 5 19
  38. چقدر مگر رفته بودى 6 19
  39. شبِ غلتان با خاكسترِ روشنِ ياس‌ها 8 19
  40. چه دشوار است 9 19
  41. با هر لحظه 201
  42. بى‌مرز / بى‌شب 2 20
  43. مثل كلامى در آخرِ هر فصل 4 20
  44. محبوب من، 6 20

 

نيمى از مرا كشتهاند

سخن شاعر             11 2

  1. در طلوع اثيرىِ اين ليموها 3 21
  2. با آن نجواى سپيد شمالى 14 2
  3. با تابشِ الكلىِ دورترين هجاها 6 21
  4. مى‌ترسم از خودم 8 21
  5. هر آنچه آفريده بودم 20 2
  6. هنگامى كه سى ساله بودم 21 2
  7. مثل ابديت ساده بود 3 22
  8. آه / وقتى آن پرنده بخواند 5 22
  9. با لكنت بنفشِ اين رنگ 6 22
  10. مى‌لرزند كلمات 8 22
  11. گاهى شعاعى سبز از ته فكرم عبور مى‌كند 4 23
  12. با ويروسِ يك لحظه 5 23
  13. عصر بود 8 23
  14. كافى است با تو سخن بگويم 40 2
  15. پرنده روى طنابِ ذهنش نشسته 3 24
  16. يك طرف صورتت سبز است 6 24
  17. بايد پيش از ميلاد آن ستاره 8 24
  18. چه روشن است دستانم 9 24

 

به سمت هرگز به سوى هيچ

  1. چقدر تاريكم 3 25
  2. نمى‌دانم كجا بودم 6 25
  3. باز مى‌تابى 8 25
  4. به چيزى اضافه‌ام نكن 2 26
  5. يك مثلث باران 4 26
  6. به او گفتم : 6 26
  7. چه آسان گذشتى 7 26
  8. چه‌قدر باران 9 26
  9. چه‌قدر فيگور 71 2
  10. يك كُد 2 27
  11. در حافظه تاريكِ اين جهان 3 27
  12. نگو كه نيستم 4 27
  13. پُشتِ جهان يك جوانه ايستاده بود 5 27
  14. از همه سايه‌روشن‌هاى خود گذشت 6 27
  15. چه شكست‌خورده‌ام 7 27
  16. درونِ آهكِ تنم 8 27
  17. صدايم نكن 9 27
  18. تند نمى‌نويسمت 80 2
  19. اين سايه سنگينم مى‌كند 2 28

 

بوتهزارى در قلبِ مكانى تاريك

سخن شاعر             7 28

  1. پرنده ساده بود 9 28
  2. وقتى با هفت سرنشين شاتل 90 2
  3. مرا بردار از خودم! 2 29
  4. با “CD” اكسيژن 4 29
  5. وقتى كه تو 5 29
  6. اين خداى كودكانه 7 29
  7. كابين‌هاى اين ترن چقدر خالى است 9 29
  8. بسكه خسته‌ام 300
  9. بدون عالم و زمان 2 30
  10. اكنون / مثلِ يك «ابژه كه سخن مى‌گويد» 3 30
  11. اين بادام جنوبى 4 30
  12. اى كاش «ماياكوفسكى» 5 30
  13. وقتى كه تو 6 30
  14. پشتِ لنزِ شب 7 30
  15. رايش بر لبه پرتگاه 8 30
  16. تو چيزى گفتى 9 30
  17. «ماركى مقدس» 11 3
  18. باران بود و شب 3 31
  19. وقتى كه روى موج منفى يك رويش 4 31
  20. مرزِ ميانِ تقدس و شرك 5 31
  21. ديپلماتِ كوبيست 7 31
  22. ترنى كه از مكانِ كافكايى 9 31
  23. اين كامپيوتر خاموش 21 3

 

هميشه در جنوب

سخن شاعر             5 32

  1. «نبرد در تونل …» 7 32
  2. چه خوابِ سبزى از جنوبِ جانِ 8 32
  3. اكنون «ساعتِ صفر» است 9 32
  4. تنِ خورشيديم نانِ مقدسِ اجرا مى‌بود 30 3
  5. تو پرسوناژِ منى 31 3
  6. ابهام محض 2 33
  7. بى‌سيمِ ياس‌ها صامت شده بود 3 33
  8. ديدى چقدر نوشتم و خط زدم 4 33
  9. دست از سرم بردار 5 33
  10. چرا در نماى بسته اين فيلم 6 33
  11. بدجورى بازى مى‌كنى رفيق 7 33
  12. خارج از كادر : 8 33
  13. ديدى چقدر نوشتم و خط زدم 40 3
  14. با اين كشيشِ اخلاق 41 3
  15. در شبى نارنجى 2 34
  16. خاموش مى‌شود 3 34
  17. چكار مى‌كنى اَبله! 4 34
  18. سوژه كه دنبالِ خودش مى‌گشت 5 34
  19. امپراتورِ توريست 6 34
  20. باختِ آخر 7 34
  21. يك هستىِ تازه 8 34
  22. ارجاع يك نام 9 34
  23. زن آبستره بود 50 3
  24. به چه فكر مى‌كنى عزيزم! 3 35
  25. ديپلمات كوبيست 4 35
  26. مى‌رقصند سايه‌ها 5 35

 

نمايه الفبايى سطر اول شعرها      357


 1

تكيه بر دار

 

 

ميان دو قطبحريق مى‌بافم

گرانى تو!

بهار آبى پرنده و پوستر!

زبان زخمى من تير مى‌كشد

باران جنوبى من!

تو از قامت نماز شكسته قبيله‌ام

بالا رفته‌اى

و من در شط سايه‌ات

خود را دار مى‌زنم.

خيالت به بازويم تكيه داده است

بيا و به اين دار

و اين سر تكيه كن.

تو به رنگ زيتونى

غريب من!

بر ساحل شرجى چهره‌ام

پارو بزن.

 

 

 

 


 2

از سنگ، از صدا

 

 

در خواب و رازتكيه مى‌دهم بر عصب باد

و هجاى حنجره‌ام را

بر سيم‌هاى افق مى‌آويزم.

با دردى كهنه

ادامه مى‌دهم

در موج و باد

مى‌گذرم از سنگ

از صدا

و در هاله‌اى مسموم

پوست خسته‌ام را مى‌تكانم.

 

 


 

 3

 

        به شاعرترين شاعر روزگار

احمد شاملو

 

 

 

شب است و ترديد      شب است و گرداب

آه

چه سردم

كلون درها را انداخته‌اند

و پرندگان در آسمان قفل كرده‌اند.

زمزمه روشن!

تو برگ عبورى.

Ê

 

با تاجى از خاكستر

روى غرور منقبض شهر

قدم مى‌نهيم

و به ميزان تنظيم بمب‌ها

بر مدار معكوس مى‌چرخم.

مثل خواب عريانم

اى لحظه تسكين

همه جهان رنگ است.

 

Ê

 

سايه‌هاى زخمى

راز صنوبر و قطب است

خورشيد منكثر بر يشم جنگل!

نامت رهايى است

و صدايت

طعم جوانه گندم مى‌دهد.

 

Ê

 

ريشه‌ام

روى دست باير خاك

عصاى سليمان است

اى لحظه تسكين

دانه‌ام ده از باران.

 

Ê

 

باران

روى شانه صلح

ستاره مى‌دوزند

پلك زمان مى‌پرد

و چلچله‌ها

در بعدى ديگر مى‌خوانند.

 

Ê

 

عطش آب

در عبور تو مى‌شكند

و نسيم عطسه مى‌كند

چترها را بايد گشود.

 

 

 


 

 4

بوى گمشده خورشيد

 

 

پيچيده بر قامتش  پيچيده بر دستش

آهنگى از كهكشان.

 

رنجيده بود خاطرش

جز سكوت هيچ نگفت.

 

پژمرده بود نگاهش

جز پائيز هيچ نديد.

 

اى بوى گمشده خورشيد!

خانه كجاست؟

 

Ê

 

گوشه آسمان را تا مى‌كنم

و مى‌بارم در خود.

دستم را بگير مادر!

تا نيفتم

از بام قصه‌اى كه تو شدى.

 

 

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “مجموعه اشعار نسرین جافری”