وبلاگ

محمد حقوقي و «شعر زمان ما»

من مرگ را سرودي كردم

 روزنامه شرق – شماره 2864

زنده‌ترين كلمات
«شعر زمان ما» عنوان مجموعه‌اي است كه سال‌ها پيش محمد حقوقي منتشر مي‌كرد و او قصد داشت در قالب اين مجموعه به شعر شاعران نوپرداز ايراني بپردازد. مجلد اول اين مجموعه به احمد شاملو اختصاص داشت و حقوقي در سال‌‌هاي حياتش تنها فرصت يافت چند مجلد ديگر از اين مجموعه را منتشر كند و كارش نيمه‌تمام ماند. اخوان‌ثالث،‌ سهراب سپهري، فروغ فرخزاد و نيما يوشيج شاعراني بودند كه حقوقي توانست در قالب اين مجموعه به سراغشان برود. به‌تازگي چاپ ديگري از مجلد اول مجموعه كه به شعر شاملو اختصاص دارد در نشر نگاه منتشر شده است. در طرح كلي حقوقي، هر كتاب اين مجموعه شامل سه بخش بوده است: بخش نخست كه در حكم مقدمه است و به همه جوانب كار شاعر مي‌پردازد، بخش دوم كه به موفق‌ترين اشعار شاعر مربوط است و در آخر هم موخره‌اي كه تفسير و تحليل اشعار مهم شاعر را دربر گرفته است. حقوقي در بخشي از مقدمه‌اي كه براي مجلد «احمد شاملو» نوشته بود، درباره شيوه تدوين اين مجموعه گفته بود: «و اما آنچه تذكار آن لازم به نظر مي‌رسد، اين است كه نويسنده اين مجلدات، ارزش كار هر شاعر را صرفا در محدوده آثار همان شاعر بررسي كرده است و نه در مقايسه با فضاهاي شعر شاعران ديگر. به عبارت ديگر نظريات دقيق نويسنده راجع به مدارج مختلف شعر پيشرفته‌ اين زمان در دايره نقد و سنجش، به معناي وسيع كلمه، در كتابي ديگر خواهد آمد. زيرا همچنان كه به اشاره رفت، اين مجلدات صرفا به قصد نشان‌دادن حركت شاعران معروف، از آغاز گمنامي تا زمان اشتهار، و چگونگي دستيابي آنان به زبان شعري خاص خويش، به قصد ايجاد ارتباط هرچه‌بيشتر دانشجويان و شاعران جوان، نوشته شده است.» حقوقي در بخش اول كتاب شاملو، به بررسي جوانب مختلف شعر او پرداخته و در جايي از اين بخش هم به زبان شعري او پرداخته است. زبان شاملو در اشعارش چنان تشخصي دارد كه بسياري از شاعران بعد از او تحت‌تاثيرش بوده‌اند. حقوقي دراين‌باره نوشته است: «…ليكن نهايت اقتدار او را نه‌تنها از اين لحاظ، كه بايد در استفاده از زبان معمول و تلفيق آن با زبان كلاسيك دانست. شاعري كه پس از نيما بسياري از رسوم پيشينيان را با استمداد از تجربه ذهن خويش درنبشت و زبان تازه‌اي ابداع كرد كه علاوه بر ابتناء زبان تخاطب، با توجه به تسلط شاعر در خوش‌نشاندن كلمات گونه‌گون صرفا به نام او شناخته شد. زباني معتدل ميان سادگي و پيچيدگي و تلفيق و تركيب اين هردو با هم. چنين است كه مي‌توان گفت، شاملو يكي از معدود شاعراني است كه با مهارت هرچه‌تمام‌تر و با تصنعي كمتر، همين تركيبات را در كنار معمول‌ترين و عاميانه‌ترين كلمات و اصطلاحات زبان ما قرار داده است. و گاه آن‌چنان طبيعي كه اگر به اين كلمات، جدا از شعر او توجه شود، قطعا موجب تعجب خواهد شد كه چگونه همه اين‌ها در شعر او بوده است و كسي متوجه نشده است.» حقوقي به برخي از اين كلمات و اصطلاحات در شعر شاملو اشاره كرده است: بي‌مصرف‌افتادن، به‌شخصه، تودار، كشدار، بي‌حيايي، دندان‌گرد، چليده، دمدمي، خروس‌قندي، ولنگاري و… حقوقي در ادامه نوشته: «اينجاست كه بايد گفت شعر شاملو تاليفي از زنده‌ترين كلمات است. از يك‌طرف كلمات عاميانه و معمولي كه سنت‌هاي شعر كهن تا اين زمان كمتر اجازه ورود آن‌ها را به ساحت شعر داده است و از طرف ديگر كلمات و تركيبات سنتي و ادبي، كاري كه چندان هم ساده نبوده است. زيرا مسئله، مسئله تناسب كلمه در كلام به‌اقتضاي بسياري چيزها و از جمله بار عاطفي هريك از كلمه‌هاست.» حقوقي در بخش دوم، موفق‌ترين اشعار شاملو در مجموعه‌هاي «هواي تازه»، «باغ آينه»، «آيدا در آينه»، «آيدا، درخت، خنجر و خاطره»، «ققنوس در باران»،‌ «مرثيه‌هاي خاك»، «شكفتن در مه»، «ابراهيم در آتش» و «دشنه در ديس» را آورده و سپس، در بخش سوم؛ به تفسير و تحليل اين شعرهاي شاملو پرداخته: «طرح»، «سخني نيست»، «من مرگ را»، «شبانه (دوستش مي‌دارم)»، «غزلي در نتوانستن»، «شبانه (اعترافي طولاني)»، «مرگ ناصري» و «مرثيه».


آميزه‌اي از معنا و صورت
با مرگ حقوقي، «شعر زمان ما» براي مدتي متوقف ماند تا اين‌كه فيض شريفي ادامه كار را دست گرفت و به سراغ ديگر شاعران معاصر رفت. شريفي ادامه اين مجموعه را به خواست خود حقوقي ادامه داده است: «شايد شش ماه پيش از اين اتفاق غم‌انگيز بود كه ايشان تلفني از من خواست تا اين كار را پي بگيرم.» براين‌اساس، شريفي در سير جديد «شعر زمان ما»، به سراغ شاعران ديگري مثل سيمين بهبهاني، سياوش كسرايي، منوچهر آتشي، سيدعلي صالحي، نادر نادرپور و… رفته و به‌تازگي هم چاپ جديد از مجلد هشتم اين مجموعه كه به منوچهر آتشي اختصاص دارد توسط نشر نگاه منتشر شده است. شريفي در بخشي از پيش‌گفتارش درباره شيوه نگارش اين كتاب‌ها نوشته: «به‌جز چگونگي سرايش شعرها و زبان شعري، درون‌مايه، جهان‌بيني و تاثيرپذيري و تاثيرگذاري آنان، ساختار شعري و فضاهاي ويژه و توانمندي‌هاي شاعرانه و ضعف‌هاي آنان، زمينه‌هاي سياسي اجتماعي و تبيين و تشريح اشعار و ديدگاه شاعران و منتقدان و محققان در پايان كتاب مورد توجه قرار مي‌گيرد.» آن دسته از مجلدهاي «شعر زمان» ما كه توسط شريفي نوشته مي‌شوند، دو بخش را دربر گرفته‌اند: مقدمه كه شامل همه شاخصه‌هاي سبكي شاعر است و بدنه كه گزيده‌اي است از شعرهاي شاخص شاعر. كتاب منوچهر آتشي نيز با همين ويژگي نوشته شده و بخش اولش به جنبه‌هاي مختلف جهان شعري آتشي مربوط است و بخش دومش گزيده‌اي است از مجموعه شعرهاي آتشي. در جايي از بخش اول كتاب درباره زبان و مفاهيم اشعار آتشي آمده: «آتشي مي‌كوشيد تا آميزه‌اي سازمند ميان معنا و صورت ايجاد كند. پيشرفت در زمينه زبان و ادبيات را باور داشت و ترديدي نداشت كه سرشت شعر ايجاب مي‌كند كه نقش استاتيكي و كاركرد اجتماعي خود را همزمان و بي‌خدشه به پيش ببرد. او تلاش مي‌كرد كه بوطيقاي هنجارين خود را كه ميان لفظ و معنا ايجاد كرده بود
از دست ندهد.»

3 دیدگاه در مورد “محمد حقوقي و «شعر زمان ما»

نوشتن دیدگاه